کد مطلب:162491 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

حزین لاهیجی
محمد علی بن ابوطالب لاهیجی اصفهانی به سال 1103 ه.ق. در اصفهان متولد شد. وی از اعقاب شیخ زاهد گیلانی است. اجدادش در لاهیجان سكونت داشتند ولی پدرش از آنجا به اصفهان رفت و محمد علی در آن شهر تولد یافت. در حمله ی افغانان، حزین از اصفهان بیرون شد و پس از سفر در بلاد ایران و عراق و حجاز و یمن، به هند شتافت و تا پایان عمر یعنی سال 1181 ه.ق. در آن ناحیه بود. حزین كتابی در احوال شاعران به نام «تذكره ی حزین» و سرگذشتی از خود با ذكر حوادث ایام خویش به نام «تاریخ حزین» دارد كه هر دو حاوی اطلاعات سودمندی است.

او دیوان اشعار خود را در چهار قسمت مدون كرده كه مشتمل بر انواع مختلف شعر است. سخن او متوسط و مقرون به سادگی و روانی و حد فاصلی میان سبك شاعران قدیم و سبك هندی است. [1] .



شاهی كه نور دیده ی خیرالانام بود

ماهی كه بر سپهر معالی تمام بود



شد روزگار در نظرش تیره از غبار

باد مخالف از همه سو بس كه عام بود



آب از حسین بریده و خنجر به شمر داد

انصاف روزگار ندانم كدام بود



آن خضر اهل بیت به صحرای كربلا

نوشید آب تیغ ز بس تشنه كام بود



ای مرگ، زندگانی ازین پس وبال شدذ

جایی كه خون آل پیمبر حلال شد



شاخ گلی ز باغ ولایت به خاك ریخت

زین غم زبان بلبل گوینده لال شد



افتاده بین به خاك امامت ز تشنگی

سروی كه ز آب دیده ی زهرا نهال شد



تن زد درین شكنج بلا تا قفس شكست

بر اوج عرش طایر فرخنده بال شد






شبنم به باغ نیست كه از شرم تشنگان

آبی كه خورد گل، عرق انفعال شد



از خون اهل بیت كه شادند كوفیان

دلهای قدسیان همه غرق ملال شد



خونین لوای معركه ی كارزار كو؟

میدان پر از غبار بود، شهسوار كو؟



واحسرتا كه از نفس سرد روزگار

افسرده شد ریاض امامت، بهار كو؟



زان موجها كه خون شهیدان به خاك زد

طوفان غم گرفته جهان را، غبار كو؟



تا كی خراش دیده و دل خار و خس كند

آخر زبانه ی غضب كردگار كو؟



كو مصطفی كه پرسد ازین امت عنود

كای خائنان، ودیعه ی پروردگار كو؟



كو مرتضی كه پرسد این صرصر ستم

بود آن گلی كه از چمنم یادگار كو؟



طوفان خون ز چشم جهان جوش می زند

بر چرخ نخل ماتمیان دوش می زند



یا رب شب مصیبت آرام سوز كیست

صبحی كه دم ز شام سیه پوش می زند؟



گویا به یاد تشنه لب كربلا، حسین

طوفان شیونی ز لبم جوش می زند



تنها نه من كه بر لب جبریل نوحه هاست

گویا عزای شاه شهیدان كربلاست





[1] خلاصه از فرهنگ معين و ديوان به تصحيح صاحبكار.